جدول جو
جدول جو

معنی مین دله - جستجوی لغت در جدول جو

مین دله
راه میان بر، میان، داخل، میانه، در کانون جمعیتی قرار داشتن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دُ رُ)
می فروش. (ناظم الاطباء) ، ساقی:
پس از سر یکی بزم کردندباز
به بازی گری می ده و چنگ ساز.
(گرشاسب نامه ص 27)
لغت نامه دهخدا
(مَ دَ لَ / لِ)
به معنی مندل که عود خام است. (منتهی الارب). مندل و عود خام. (ناظم الاطباء). عود خام. (الفاظالادویه). رجوع به مندل شود، دایرۀ عزایم خوانان باشد. (برهان) (ناظم الاطباء). دایرۀ عزیمت خوانان و مقدار شش گز در شش گز. رجوع به مندل شود، مطلق دایره را نیز گویند. (فرهنگ رشیدی) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(مَ/ مِ دِ لَ / لِ)
نوعی از قماش که از آن خیمه و سایبان سازند. (برهان) (از ناظم الاطباء). نوعی ازقماش بود. (فرهنگ جهانگیری). رجوع به مندل شود
لغت نامه دهخدا
(دَرِ)
دهی است از بخش سردشت شهرستان مهاباد. سکنۀ آن 158 تن. آب آن از رود خانه سردشت. صنایع دستی جاجیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(دِهْ)
دهی است از دهستان سبزواران بخش مرکزی شهرستان جیرفت، واقع در 15هزارگزی جنوب خاوری سبزواران با 240 تن سکنه. آب آن از رود خانه هلیل و راه آن مالرو است. مزرعۀ میان ده پایین جزء این ده است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(دَ رَ)
نام ایستگاه راه آهن از دهستان علا بخش مرکزی شهرستان سمنان و آن اولین ایستگاه سمنان به دامغان در کیلومتر 18 است سکنۀ آن همان کارمندان ایستگاهند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
دهی است از دهستان سدن رستاق بخش کردکوی شهرستان گرگان، واقع در 10هزارگزی خاور کردکوی با 720 تن سکنه. آب آن از رودخانه و راه آن ماشین رو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
از توابع شبه جزیره ی میان کاله
فرهنگ گویش مازندرانی
مرتعی جنگلی در مسیر مالروی سی سنگان به کجور
فرهنگ گویش مازندرانی
اصطلاحی در شخم زدن
فرهنگ گویش مازندرانی
حفره ای در زمین برای انباشتن غلات، نوعی ابزار ماهیگیری
فرهنگ گویش مازندرانی
توخالی، پوک
فرهنگ گویش مازندرانی
دره ای در روستای نیالا یا منطقه هزارجریب بهشهر
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع گیل خواران قائم شهر
فرهنگ گویش مازندرانی
رودخانه ای که از ارتفاع هشتصدمترسی دامنه های شمال غرب کوه
فرهنگ گویش مازندرانی
نام تپه ای در لفور سوادکوه، نام تپه ای در لفور سوادکوه
فرهنگ گویش مازندرانی
تله موش
فرهنگ گویش مازندرانی
نوعی بازی محلی
فرهنگ گویش مازندرانی
روستایی کنار جاده چالوس تهران نزدیک دزدبن
فرهنگ گویش مازندرانی
نوعی علف هرز
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع دهستان چهاردانگه ی سورتچی ساری
فرهنگ گویش مازندرانی
داخل خانه، پستو
فرهنگ گویش مازندرانی
این را، این یکی
فرهنگ گویش مازندرانی
این دفعه
فرهنگ گویش مازندرانی
از سمت داخل، درون
فرهنگ گویش مازندرانی
میان چیزی، فی مابین
فرهنگ گویش مازندرانی
نوعی تله پرندگان که در آن از تارهای تنیده شده ی برای رها
فرهنگ گویش مازندرانی